سعید حجاریان -فعال سیاسی اصلاحطلب- با اشاره به «مسئله نرخ بنزین» و «دیگر طرحها و اقدامهای در پیش»، مملکت را به بار شیشهای تشبیه کرد که این طرحها مثل چماقی بر آن هستند! اما ماجرای «مسئلهی نرخ بنزین» چیست؟! واقعیت این است که در شرایط تورمی، نمیتوان قیمت هر چیزی -از جمله بنزین- را برای بلندمدت ثابت نگه داشت؛ چون وقتی قیمت ثابت میماند و متوسط درآمدها افزایش پیدا میکند، به مرور تقاضا برای مصرف بیشتر بنزین بالا میرود؛ بنابراین تولید بنزین کشور جوابگوی تقاضا را نمیدهد و دولت مجبور میشود بنزین وارد کند و ارزان در داخل بفروشد. در این فرایند سرمایهدارها بیشتر از بقیه از مواهب بنزین ارزان بهرهمند میشوند. به همین دلیل، رهبر معظم انقلاب برای حل این مشکل در سیاستهای کلی نظام دستکم دو بار «سیاست هدفمندی یارانهها» را مطرح کردهاند. حجاریان و متحجرین، اما از این سیاست خوششان نمیآید و گویی مدل جهش قیمت صبح شنبهای آقای روحانی را بیشتر میپسندند!
• شوکدرمانی ۹۸
هدفمندی یارانهها به زبان ساده میگوید قیمت بنزین آرام آرام و متناسب با تورم هر سال بالا برود، اما مابهالتفاوت را دولت بهصورت یارانه نقدی به مردم بدهد. دولت حسن روحانی، اما از یک سو با ترک فعل در احداث پالایشگاه جدید، هم تامین نیاز داخل در دولت خودش را با مشکل مواجه کرد و هم مسیر افزایش تولید بنزین در دولت سیزدهم را بسیار سخت کرد. از دیگر سو با اشتباه فاحش آبان ۹۸ نیز پیشبرد راهکارهای کنترل مصرف بنزین حتی به صورت غیرقیمتی را نیز با چالش مواجه کرد. امروز دست زدن به قیمت بنزین برای عموم مردم تبدیل به تابو شده است؛ چرا؟ چون دولت دوازدهم به بدترین شکل ممکن پس از چندین سال فشرده کردن فنر قیمت، بدون گفتگو با مردم به یکباره نرخ را جهش داد. تا جایی این رفتار غیرمنطقی بود که برخی این گمانهزنی را مطرح میکنند که افرادی در دولت به دنبال تحریک مردم برای شکلگیری اعتراضات بودند تا نظام را به دادن امتیازات بیشتر در مذاکرات با آمریکا وادار کنند!
• میراث شوم
میراث شوم دولت مطلوب آقای سعید حجاریان در مورد بنزین کاری کرد که کار برای دولت سیزدهم بسیار دشوار شد. شواهد و برخی محاسبات نشان میدهند ایران در ماههای پایانی سال گذشته از صادرکننده بنزین به یک واردکننده تبدیل شد و برآورد میشود با این روند در سال ۱۴۰۳ به واردات نزدیک به ۴ میلیارد دلاری بنزین نیاز باشد. آمار مصرف بنزین در ایران نشان میدهد که در ۶ ماهه اول سال ۱۴۰۲ متوسط مصرف به ۱۱۶ میلیون لیتر رسید و بدتر اینکه ایرانیان نسبت به مدت مشابه سال قبل ۱۳.۵ درصد افزایش مصرف بنزین داشتهاند. با این روند و طبق اعلام شرکت پالایش و پخش متوسط تولید ۱۱۵ میلیون لیتر است و پیشبینی میشود به طور متوسط روزی حداقل ۱۰ میلیون لیتر کمبود خواهیم داشت. برآورد نیاز ۴ میلیارد دلاری در ۱۴۰۳، مبتنی بر همین محاسبه است؛ بنابراین وضعیت ناترازی بنزین، سنگی است که اتفاقاً لیبرالهای دولت دوازدهم و همفکران آقای حجاریان توی چاه انداختند.
• حرف متحجرین
حالا که به اینجا رسیدهایم، هیچ چارهای نیست جز اینکه بخشی از راهحل قیمتی باشد. نمیشود راهحل غیرقیمتی صرف پیشنهاد کرد. مثلاً نمیشود گفت هر کسی فقط نهایتاً ۱۵۰ لیتر بنزین در ماه میتواند داشته باشد و بیشتر از آن، دیگر بنزین نداریم و نمیدهیم! چارهای نیست که در کنار سهمیهبندی قیمتهای دوم و سوم نیز داشته باشیم. تا جایی که اگر بنزین وارد کردیم، دستکم دولت از منابع بانک مرکزی پولش را ندهد. چون این در واقع تبدیل به تورم میشود و تورم هم مالیات پنهان از جیب فقرا است. این با عقل سلیم در تضاد است که دولت با مالیات پنهان از جیب فقرا، برای آنها که ماشین بیشتری دارند، دور دور میکنند و ... بنزین ارزان تامین کند. حالا در چنین وضعیتی عدهای متحجر اقتصادی هستند که فقط با نگاه به ظاهر ماجرا، ادعا میکنند هر نوع افزایش قیمت بنزین سیاست غیر اسلامی و نئولیبرال است. این متحجرین توجه ندارند سیاست پیشنهادیشان اولاً از طریق تورمزایی، به جیب طبقات پایین آسیب میزند. در ثانی کاملاً به نفع سرمایهداران است.
• دو لبه یک قیچی
نتیجه آنکه حجاریان با این موضعگیری در واقع به دنبال افزایش هزینههای اصلاحات ناترازی بنزین است و متحجرین نیز ناخواسته دقیقاً در همین پازل بازی میکنند. حجاریان و متحجرین دو لبه یک قیچی هستند و در نهایت آنقدر هزینهی اجرای سیاست هدفمندی یارانهها را بالا میبرند که چند سال قیمت بنزین ثابت میماند و بعد که دیگر عملاً ادامهدادن این سیاست ممکن نیست، با جهش قیمتی مانند ۱۳۹۸ مواجه خواهیم بود. همان شوکدرمانی که متاسفانه رئیسجمهور وقت نیز گفت صبح شنبه از زیرنویس تلویزیون متوجهش شد!
ارسال نظرات